توی همهی دنیا قانونهایی هستن که واقعا منطقی نیستن و این منطقی نبودنشون، با توجه به اینکه افراد جامعه از نظر جنسیت و ظاهر و باطن خیلی باهم متفاوتن ، میتونه برای یه نفر مزاحمتی ایجاد نکنه یا برعکس، بشه یه عذاب خیلی بزرگ برای یکی دیگه. مثالش قانون اصلاح نکردن صورت و یا رنگ نکردن مو برای دخترا توی دوران مدرسه هست...خود من به خاطر خصوصیات ظاهریم هیچوقت به خاطر این قانون اذیت نشدم، اما از بین همکلاسی ها و هم مدرسهای هام خیلی ها رو دیدم که به خاطر این قانون چقدر عذاب کشیدن... منطقی بخوای بهش فکر کنی چارتا دونه موی اضافی اصلا نیازی به قانون و باید و نباید نداره! خصوصا توی اون سن حساس که آدما دوست دارن از نظر ظاهری بهترین باشن... یا مثلا قانون منع ورود خانمها به استادیوم برای تماشای فوتبال... این قانون بازم برای من آزار دهنده نیست، چون اصولا تماشای فوتبال واسم یه نوع شکنجه حساب میشه (!) ولی واقعا بنظرتون دلایلی که برای این قضیه میارن خندهدار نیست؟! از بین دلایلی که واسه این قانون میارن، من این رو شنیدم : فحاشی تو استادیوم برای زنها بدآموزی (؟!) داره! چجور پسر بچههای کوچیک توی اون سن حساس میتونن اون فحشها رو بشنون؟! به غیر اون فحش دیگه فحشه! همه ما فحش ها و کلمات تابو رو میدونیم و اول و آخر به خودمون بستگی داره استفادهش کنیم یا نه:)) بعدشم اگه مشکل فحاشی آقایونه، خب اونا رو به استادیوم راه ندید! اگر این منطقی نیست پس ممنوعیت ورود خانم ها هم نمیتونه منطقی باشه...
همیشه وقتی یه شرایطی یکی دیگه رو اذیت میکنه، درحالی که برای خودم اذیت کننده نیست، به این فکر میکنم که اگر من اینی که هستم، نبودم آیا بازم نسبت به این قانون بیتفاوت بودم یا حتی بدتر از اون، از این قانون حمایت میکردم؟
قانون دیگه مربوط به ممنوعیت حجاب توی ترکیه (با اکثریت مسلمان!!!!) و فرانسه هست. خصوصا ممنوعیت حجاب headscarf یا همون روسری! چرا باید یه چنین قانونی درمورد لباس پوشیدن خانمها وجود داشته باشه؟! چرا مثلا درمورد آقایون وجود نداره؟ چرا حق انتخاب اینکه یه زن بخواد مو و پوستش رو بپوشونه ازش میگیرن؟ بحث من درمورد درست یا اشتباه بودن حجاب نیست، بحث من اشتباه بودن گرفتن حق انتخاب از بقیهس. [اصلا ممکنه درمورد همون قانون اصلاح صورت، یکی دلش بخواد صورتش رو طبیعی نگه داره و از این وضع خوشحال باشه...] این قانون آنیای محجبهی توی ایران رو هیچوقت اذیت نمیکنه، ولی اصلا نمیتونم تصورش رو بکنم که یه روز مجبورم کنن بدون حجاب توی دانشگاه یا محل کارم حاضر بشم.
قبلتر ها به خاطر اینکه خودم مخالف نقاب زدن خانم ها بودم، و یا بهتر بگم چون خودم مشکلی با نشون دادن چهرهم نداشتم و بنظرم قانون ممنوعیت حجاب borqa یا همون نقاب، قانون درستی میومد تا اینکه چندماه پیش یه دختر که با انتخاب خودش دوست داشت نقاب بزنه درمورد این مسئله توضیح داد و من کلی احساس شرمندگی و حماقت کردم... توضیحاتش منطقی بود بنظرم... چجور توی فصل سرما همه میتونن یه شالگردن دور خودشون بپوشونن یا حتی ماسک بزنن یا از دستمالهای طرح دار برای جلوی صورتشون استفاده کنن، ولی یه زن با فلان مذهب و عقیده حق نداره جلوی صورتش نقاب بزنه؟ طبق توضیحاتی که اون دختر داد، دخترایی که نقاب میزنن، با نشون دادن صورت برای مواردی مثل چک کردن پاسپورت و کارت ورود به جلسه و... مشکلی ندارن و برای اون موارد صورتشون رو نشون میدن و همه جوره برای جامعه بی خطر حساب میشن و وجود این قانون فقط به معنی گرفتن حق انتخاب از یه انسانه که طرز فکرش با شما متفاوته...
خیلی از این قوانین هست، ولی خب من به همینا بسنده کردم :)) شما خودتون قوانین دیگهای که خودتون یا انسان های دیگه رو آزار بده قطعا میشناسید... من که هیچوقت حوصله ندارم برم قانون گذار بشم و فک و فامیلمم قانون گذار نیستن:)) اگر یه روز قانونگذار شدید یا فک و فامیلی داشتید که قانون گذار بود، بقیه رو درک کنید و خودتون رو جای اونا بذارید و از فک و فامیلاتون بخواید قانونایی بذارن که مهربونانه و قشنگ باشه :))♡
پ.ن: آنیا از بحثهای خیلی سیاسی پرهیز میکند :)) لطفا رعایت حال او و ویندی پاپلرزش را بکنید:))♡♡♡
بعدا نوشت:
عکس زیر مقایسه چیزی هست که واسه خانم
ممنوعه و واسه آقایون هیچ مشکلی نداره!