حقیقتا خجالت میکشم بابت اون پست قبلی :'| ببخشید اون همه حس بد بهتون منتقل کردم :)) باور کنید وقتی اینجا رو ساختم اصلا قصد این رو نداشتم که پست آه و ناله بذارم -_- خیلی فرصت پست نوشتن ندارم فعلا ولی خلاصه بگم که دوشنبه رفتم پیش مشاور گرامی و انتظار داشتم واسه تنبلی چند روز گذشتهم من رو به قتل برسونه و اینا، ولی خب کلی بهم امید و انرژی داد و قشنگ شارژ برگشتم خونه و یه لبخند خیلی بزرگ ، از اون موقع تا همین الان چسبیده به صورتم:)) فک کنید بعد از کلاس با یه کوله پشتی کتاب و نیش خیلی باز کل مسیر برگشت رو پیادهروی کردم :)) مطمئنم هر کی که من رو دیده با خودش فکر کرده که دیوونه شدم:))
+عاها راستی امروز ، تور رپیوتیشن تیلر هم شروع شد:'| هورا :|
این دفعه بر عکس تور قبلی دیگه حتی وقت اینکه برم از یوتیوب و اینستاگرام ویدیوهاش رو ببینم و حسرت بخورم هم ندارم:))